راهپیمایی عاشوراییان

خبر: 872144 زمان مخابره: 11/10/1388 - 17:29:6
آيت الله سبحاني:راهپيمايي عاشوراييان پاسخ محکمي به بي عقلي هتاکان روزعاشورا بود
آيت الله سبحاني گفت : حضور ميليوني مردم در راهپيمايي پاسخي محکم به دشمنان نظام و انقلاب و همچنين بي عقلي هتاکان روز عاشورا بود.
به گزارش روز جمعه ايرنا از روابط عمومي حزب موتلفه اسلامي، آيت‌الله سبحاني در ديدار جمعي از اعضاي حزب موتلفه اسلامي با اشاره به حديثي از امير المومنين (ع) تصريح کرد: گروه خوارج با جريان معاويه فرق مي‌کرد، خوارج به دنبال حق بودند اما به باطل رسيدند اما معاويه از ابتدا به دنبال باطل بود و با باطل رسيد.
وي درادامه بيان کرد: بايد ميان افرادي که ايمان به خدا اعتقاد به قانون اساسي و ولايت فقيه دارند و کساني که اين چنين نيستند فاصله ايجاد شودآنها حق را با باطل آميخته کردند و بايد آميختگي حق و باطل را جدا کرد و اگر بخواهيم با يک شيوه برخورد کنيم مشکل فتنه بزودي حل نمي ‌شود.
اين مرجع تقليد با اشاره به راهپيمايي با شکوه ملت ايران به مناسبت محکوم کردن هتک حرکت شعاير الهي در روز عاشوراخاطرنشان کرد: چنين اجتماعي و راهپيمايي در طول انقلاب بي‌نظير بود، اين نشان از رضايت عمومي مردم از نظام است و رضايت عمومي سرمايه نظام است.
وي در بخش ديگري از سخنان خود درباره مشکلات اقتصادي گفت: بايد به وضع اقتصادي مردم به ويژه واردات بي ‌رويه به کشور توجه بيشتري شود.
آيت الله سبحاني با بيان اينکه تظاهرات ميليوني مردم پاسخ دشمنان نظام را داد، اظهار داشت : جريان مخالف نظام بي آبرو و احمق است، آنهايي که اسلام را هم قبول ندارند به امام حسين (ع) احترام مي‌گذارند و حتي مبارزين در دنيا مي‌گويند راه حسين (ع) را ادامه مي‌دهيم و بايد احترام روز عاشورا حفظ شود اما بي ‌حرمتي افرادي در روز عاشورا نشان از بي عقلي آنها است.
سيام*9144//1599

انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) / کد خبر 872144

عاشورا 88تهران

حضور مردم،فتنه را خنثي كرد
جام جم آنلاين: در حالي كه امروز ميليون‌ها تهراني در هيات‌هاي عزاداري، مشغول نوحه‌خواني و سينه‌زني در سوگ سالار شهيدان، حضرت اباعبدالله الحسين(ع) بودند، گروهي از اغتشاشگران، چند خيابان پايتخت را به آشوب كشاندند و ضمن آسيب زدن به اموال عمومي، شهروندان تهراني را دچار زحمت كردند.

به گزارش فارس، تعدادي از اغتشاشگران قبل از ظهر امروز با جدا كردن صف خود از ميليون‌ها عزادار ايراني، دست به تجمع‌هاي غيرقانوني در برخي خيابان‌هاي تهران از جمله خيابان انقلاب و آزادي زدند و در قالب آن، به طرح شعارهاي ضدانقلابي و ساختارشكنانه پرداختند.

اراذل و اوباش با استفاده از اين فضا اقدام به آتش زدن اموال عمومي، بانك و خودروهاي شخصي كرده، به برخي وزارتخانه‌ها و خانه‌هاي مردم آسيب رساندند. عده‌اي از اغتشاشگران هم با حمله به يك هيات عزاداري در ميدان جمهوري اسلامي تهران به عزاداران حسيني كه در حال اقامه نماز ظهر عاشورا بودند سنگ‌پراني كرده، تعدادي از آنها از جمله امام جماعت را زخمي كردند.

همچنين به گزارش ايرنا، عده‌اي از آشوب‌طلبان در ميدان ولي‌عصر و هفت‌تير با پرتاب آجر، سنگ و كوكتل مولوتف اقدام به مجروح كردن چندين نفر از جمله 2 زن و يك كودك از عزاداران حسيني كردند.

فتنه‌گران كه به صورت سازماندهي شده به اخلال در عزاداري‌هاي مردم مي‌پرداختند، هيچ‌گونه نمادي از نمادهاي مرتبط با عزاي حسيني را با خود حمل نمي‌كردند و با هتاكي به عزاداران، قصد عصباني كردن آنها و ايجاد درگيري را داشتند كه اين مساله با خويشتنداري مردم مواجه شد.

اغتشاشگران چند خودروي شخصي و يك خودروي نيروي انتظامي را به همراه كانكس پليس راهنمايي و رانندگي در ميدان ولي‌عصر آتش زدند و سنگ‌هايي را كه شهرداري براي سنگفرش كردن خيابان‌هاي اطراف آماده گذاشته بود، به سمت نيروي انتظامي و مردم پرتاب كردند.

فرار اغتشاشگران

ايرنا همچنين گزارش كرد: عده‌اي از عزاداران حسيني كه در دانشگاه تهران مشغول عزاداري بودند، پس از اتمام مراسم، اغتشاشگراني را كه در محدوده مركز شهر، ضمن حمله به خودروهاي شخصي به تخريب اموال مردم روي آورده بودند، فراري دادند.

بنابراين گزارش، عزاداران با سر دادن شعارهايي نظير «حسين حسين شعار ما شهادت افتخار ما»، «اين همه لشكر آمده به عشق رهبر آمده»، «منافق حيا كن، عاشورا رو رها كن»، «مرگ بر ضد ولايت فقيه» از دانشگاه تهران به سمت چهارراه ولي‌عصر و سپس چهارراه طالقاني حركت كردند كه اغتشاشگران با ديدن عزاداران دانشجو به كوچه‌ها و خيابان‌هاي اطراف ‌گريختند و حضورمردم فتنه حرمت‌شكنان عاشورا در تهران را خنثي كرد.اين گزارش مي‌افزايد: عزاداران حسيني پس از 3 ساعت و 30 دقيقه راهپيمايي در مركز شهر، اقامه عزا و خاموش كردن آتش فتنه بدون كوچك‌ترين درگيري با اغتشاشگران، مجددا به دانشگاه تهران بازگشتند.

قرآن در آتش فتنه‌گران سوخت

در پي فتنه‌انگيزي‌هاي حاميان موسوي در روز عاشوراي حسيني، قرآن كريم نيز توسط اين افراد به آتش كشيده شد. به گزارش فارس، در جريان حرمت‌شكني عده‌اي از ساختارشكنان در روز عاشورا و اقدامات ساختارشكنانه و آتش‌زدن بانك، يك ساختمان در چهارراه كالج، تعدادي از تاكسي‌هاي شهري، وسايط نقليه نيروي انتظامي، خودروهاي شخصي و... در اقدامي تأسف‌برانگيز، قرآن كريم نيز توسط اين افراد به آتش كشيده شد. بر اساس اين گزارش، اين افراد در جريان اغتشاش در حوالي خيابان كارگر شمالي و بلوار كشاورز، قرآن كريم را به آتش كشيدند.

پليس در تعقيب ضاربان

برخي اخبار حكايت از كشته شدن 4 نفر در آشوب‌هاي امروز دارد. يك مقام مطلع اعلام كرد 2 نفر بر اثر برخورد با يك اتومبيل كشته شده‌اند كه پليس درصدد شناسايي خودرو و ضارب است و فرد سوم نيز از يكي از پل‌هاي تهران به پايين سقوط كرده است. اين منبع آگاه با اشاره به كشته شدن فردي كه گفته مي‌شود از منسوبين موسوي است، گفت: اين موضوع تحت بررسي است و اخبار اوليه حكايت از مشكوك بودن حادثه دارد.

سردار رجب‌زاده، فرمانده انتظامي تهران بزرگ در گفتگو با ايسنا اعلام كرد: پليس هيچ تيراندازي در تهران نداشته و ماموران سلاح جنگي به همراه نداشته‌اند.

سران فتنه بدانند صبر ملت ايران به سرآمده است

در همين حال، دبيران استان‌هاي حزب موتلفه اسلامي درخصوص وقايع اخير كشور در بيانيه‌اي تاكيد كردند: به سران و جريان فتنه و عوامل و حاميان داخلي و خارجي آنان هشدار مي‌دهيم صبر و خشم ملت به سر آمده و از مسوولان قضايي و امنيتي كشور مي‌خواهيم به اين گروه اندك اجازه ندهند باورها، اعتقادات و احساسات ملت ايران را به بازي بگيرند.

به گزارش ايرنا، در اين بيانيه آمده است: بي‌شك در شرايط كنوني، آنچه لازمه تقابل با هجمه همه‌جانبه دشمن مي‌باشد، اولا ايجاد و تقويت بصيرت ديني و سياسي و ثانيا حفظ اتحاد و انسجام نيروهاي مدافع انقلاب حول محور ولايت و رهبري است كه اين دو يقينا 2 اصل راهبردي به حساب مي‌آيند.

سران فتنه در حرمت‌شكني اوباش در روز عاشورا دخيلند

عليرضا زاكاني، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي هم تاكيد كرد: كساني كه با گمانه‌زني‌هاي نادرست، فتنه‌ها را آغاز كردند و با بيانيه‌ها و سخنراني‌هاي خود بر آتش فتنه افزودند، در حرمت‌شكني روز عاشورا از سوي اوباش دخيل هستند. زاكاني در گفتگو با فارس اظهار كرد: اغتشاشگران با داشته‌هاي اين ملت و سرمايه‌هاي عظيم اين كشور و فراتر از آن با سرمايه‌هاي عظيم عالم تشيع و اسلام برخورد ابزاري مي‌كنند و براي رسيدن به اهداف دون و پست خود، به اين روزها متمسك مي‌شوند.

لحظه به لحظه ماهيت واقعي جريان فتنه روشن‌تر مي‌شود

لطف‌‌الله فروزنده، سخنگوي جمعيت ايثارگران و معاون رئيس‌جمهور هم گفت: اين حرمت‌شكنان، انتخابات را بهانه كردند و دنبال خط تخريب نظام و براندازي بودند و اين خط را همچنان ادامه مي‌دهند.

فروزنده ادامه داد: حرمت‌شكني عاشورا نشان مي‌دهد نظام بايد با اينها برخورد جدي و قوي انجام دهد؛ چرا كه قطعا مردم ما بر نمي‌تابند كه عده‌اي به نام امام حسين در روزي كه متعلق به امام حسين است، اين حرمت‌شكني‌ را داشته باشند.

محرم88

16آذر 88

عید غدیر خم بر عموم مسلمین جهان مبارک باد.

 

ای علی تو نشان هدایت این امتی؛ هر که تو را دوست بدارد ، رستگار شود و هر که تو را دشمن بدارد ، به هلاک افتد.    پیامبر اکرم (ص)

ولایت علی بن ابی طالب (ع) ولایت خدا و محبت او عبادت خدا و پیروی از او فریضه ای از جانب خدا است . پیامبر اکرم (ص)

هر که من مولای اویم پس علی مولای او است .  پیامبر اکرم (ص)

روز غدیر خم برترین عید امت من است .  پیامبر اکرم (ص)

خداوند پس از غدیر خم برای کسی حجت و عذری باقی نگذاشت .  حضرت فاطمه زهرا (س )
 

اعمال شب و روز عيد غدير
شب هيجدهم شب عيد غدير و شب با شرافتى است سید در اقبال دوازده ركعت نماز به يك سلام به كيفيتى مخصوص براى اين شب با دعائى نقل كرده است

روز هيجدهم روز عيد غدير عظيمترين اعياد است و مبعوث نفرموده حق تعالى پيغمبرى را مگر آنكه عيد كرده است اين روز را و حرمت آن را دانسته است و نامش ‍ در آسمان روز عهد معهود است و نامش در زمين روز ميثاق است و روايت است كه از حضرت صادق عليه السلام پرسيدند كه آيا مسلمانان را عيدى هست غير از جمعه و اضحى و فطر فرمود بلى عيدى هست كه از همه حرمتش بيشتر است

راوى گفت كدام عيد است فرمود كه آن روزى است كه نَصْبْ كرد حضرت رسول (ص) حضرت اميرالمؤ منين  علی (ع) را به خلافت خود و فرمود كه هر كه من مولى و آقاى اويم پس على مولى و آقا و پيشواى او است و آن روز هيجدهم ذى الحجّه است راوى گفت كه چه كار در آن روز بايد كرد فرمود كه بايد روزه بداريد و عبادت كنيد و محمد و آل محمدعَليهمُ السلام را ياد كنيد و بر ايشان صَلَوات بفرستيد و وصيّت كرد رسول خدا(ص) اميرالمؤ منين علی  (ع) را كه اين روز را عيد گرداند و هر پيغمبرى وصىّ خود را وصيّت مى كرد كه اين روز را عيد گردانند و در حديث ابن ابى نَصر بَزَنطى است از حضرت رضاعليه السلام كه فرمود اى پسر ابى نصر هر كجا كه باشى سعى كن كه روز غدير نزد قبر مطهّر حضرت اميرالمؤ منين  علی (ع) حاضر شوى بدرستى كه خدا در اين روز مى آمرزد از هر مرد مؤ من و زن مؤ منه گناه شصت ساله ايشان را و در اين روز آزاد مى كند از آتش جهنّم دو برابر آنچه آزاد كرده است در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر و يك درهم كه در اين روز به برادران مؤ من بدهى برابر است با هزار درهم كه در اوقات ديگر بدهى و احسان كن در اين روز به برادران مؤ من خود و شاد گردان هر مرد مؤ من و زن مؤ منه را به خدا قَسَم كه اگر مردم فضيلت اين روز را بدانند چنانكه بايد هر آينه هر روز ده مرتبه ملائكه با ايشان مصافحه كنند و بالجمله تعظيم اين روز شريف لازم و اعمال آن چند چيز است :

 

اول : روزه كه کفاره شصت سال گناه است و در خبريست كه برابر است با روزه عمر دنيا و معادل است با صد حجّ و صد عمره دوم : غسل  

سوم:  زيارت حضرت اميرالمؤ منين  علی (ع) شایسته است كه انسان هر كجا که باشد سعى كند خود را به قبر مطهر آن حضرت برساند و از براى آن جناب در اين روز سه زيارت مخصوصه نقل شده كه يكى از آنها زيارت معروف امین الله است كه از نزديك و دور خوانده مى شود و آن از زيارات جامعه مطلقه است

چهارم :بخواند تعويذى را كه سيّد در اقبال از حضرت رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله روايت كرده

پنجم : دو ركعت نماز كند زمان نماز بهتر است نردیکیهای غروب باشد چون در همان زمان بوده که حضرت رسول اکرم (ص) ، امام علی (ع) را به خیلافت وامامت مردم نصب فرموده  .یک مرتبه سوره مبارکه حمد  ، ده مرتبه سوره مبارکه توحید ، ده مرتبه سوره مبارکه قدرو ده مرتبه آية الكرسى بخواند كه برابر با صد هزار حج و صد هزار عمره و حوائج دنيا و آخرت او را به آسانى  برآورده نماند به سجده رود و صد مرتبه شكر خدا كند پس سر از سجده بردارد و بخواند

 

اَللّهُمَّ اِنِّى اَسْئَلُكَ بِاَنَّ لَكَ الْحَمْدَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ وَاَنَّكَواحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً اَحَدٌ وَاَنَّمُحَمّداً عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ الِهِ يا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ فى شَاْنٍ كَما كانَ مِنْ شَاْنِكَ اَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَىَّ بِاَنْ جَعَلْتَنى مِنْ اَهْلِ اِجابَتِكَ وَاَهْلِ دِينِكَ وَاَهْلِ دَعْوَتِكَ وَوَفَّقْتَنى لِذلِكَ فى مُبْتَدَءِخَلْقى تَفَضُّلاً مِنْكَ وَكَرَماً وَجُوداً ثُمَّ اَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلاً وَالْجُودَجُوداً وَالْكَرَمَ كَرَماً رَاْفَةً مِنْكَ وَرَحْمَةً اِلى اَنْ جَدَّدْتَ ذلِكَ الْعَهْدَ لى تَجْديداً بَعْدَ تَجديدِكَ خَلْقى وَكُنْتُ نَسْياً مَنْسِيّاً ناسِياً ساهِياًغافِلاً فَاَتْمَمْتَ نِعْمَتَكَ بِاَنْ ذَكَّرْتَنى ذلِكَ وَمَنَنْتَ بِهِ عَلَىَّ وَهَدَيْتَنى لَهُ فَليَكُنْ مِنْ شَاْنِكَ يا اِلهى وَسَيِّدى وَمَولاىَ اَنْ تُتِمَّ لى ذلِكَ وَلا تَسْلُبَنيهِ حَتّى تَتَوَفّانى عَلى ذلِكَ وَاَنتَ عَنّى راضٍ فَاِنَّكَ اَحَقُّ المُنعِمينَ اَنْ تُتِمَّ نِعمَتَكَ عَلَىَّ اَللّهُمَّ سَمِعْنا وَاَطَعْنا وَاَجَبْنا داعِيَكَ بِمَنِّكَ فَلَكَ الْحَمْدُ غُفْرانَكَ رَبَّنا وَاِلَيكَ المَصيرُ امَنّا بِاللّهِ وَحدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ وَصَدَّقْنا وَاَجَبْنا داعِىَ اللّهِ وَاتَّبَعْنَا الرَّسوُلَ فى مُوالاةِ مَوْلينا وَمَوْلَى الْمُؤْمِنينَ اَميرِالمُؤْمِنينَ عَلِىِّ بْنِ اَبيطالِبٍ عَبْدِاللّهِ وَاَخى رَسوُلِهِ وَالصِّدّيقِ الاْكْبَرِ وَالحُجَّةِ عَلى بَرِيَّتِهِ المُؤَيِّدِ بِهِ نَبِيَّهُ وَدينَهُ الْحَقَّ الْمُبينَ عَلَماً لِدينِ اللّهِ وَخازِناً لِعِلْمِهِ وَعَيْبَةَ غَيْبِ اللّهِ وَمَوْضِعَ سِرِّ اللّهِ وَاَمينَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَشاهِدَهُ فى بَرِيَّتِهِ اَللّهُمَّ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادى لِلا يمانِ اَنْ امِنُوا بِرَبِّكُمْ فَامَنّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَكَفِّرْ عَنّا سَيِّئاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الاْبْرارِ رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَلا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيمَةِ اِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ فَاِنّا يا رَبَّنا بِمَنِّكَ وَلُطْفِكَ اَجَبْنا داعِيَكَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَصَدَّقْناهُ وَصَدَّقْنا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَكَفَرْنا بِالجِبْتِ وَالطّاغُوتِ فَوَلِّنا ما تَوَلَّيْنا وَاحْشُرْنا مَعَ اَئِمَّتِنا فَاِنّا بِهِمْ مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ وَلَهُمْ مُسَلِّمُونَ امَنّا بِسِرِّهِمْ وَعَلانِيَتِهِمْ وَشاهِدِهِمْ وَغائِبِهِمْ وَحَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ وَرَضينا بِهِمْ اَئِمَّةً وَقادَةً وَسادَةً وَحَسْبُنا بِهِمْ بَيْنَنا وَبَيْنَ اللّهِ دُونَ خَلْقِهِ لا نَبْتَغى بِهِمْ بَدَلاً وَلانَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَليجَةً وَبَرِئْنا اِلَى اِلله مِنْ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباًمِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنَ الاْوَّلينَ وَالاْ خِرينَ وَكَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالاَوثانِ الاَرْبَعَةِ وَاَشْياعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَكُلِّ مَنْ والاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَوَّلِ الدَّهرِ اِلى آخِرِهِ اَللّهُمَّ اِنّا نُشْهِدُكَ اَنّا نَدينُ بِما دانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَ الُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ وَقَوْلُنا ما قالُوا وَدينُنا ما دانُوا بِهِ ما قالُوا بِهِ قُلْنا وَما دانُوا بِهِ دِنّا وَما اَنْكَرُوا اَنْكَرْنا وَمَنْ والَوْا والَيْنا وَمَنْ عادَوْا عادَيْنا وَمَنْ لَعَنُوا لَعَنّا وَمَنْ تَبَرَّؤُا مِنْهُ تَبَرَّاْنا [مِنْهُ] وَمَنْ تَرَحَّمُوا عَلَيْهِ تَرَحَّمْنا عَلَيْهِ آمَنّا وَسَلَّمْنا وَرَضينا وَاتَّبَعْنا مَوالِيَنا صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِمْ اَللّهُمَّ فَتَمِّمْ لَنا ذلِكَ وَلا تَسْلُبْناهُ وَاجْعَلْهُ مُسْتَقِرّاً ثابِتاً عِنْدَنا وَلا تَجْعَلْهُ مُسْتَعاراً وَاَحْيِنا ما اَحْيَيْتَنا عَلَيْهِ وَاَمِتْنا اِذا اَمَتَّنا عَلَيْهِ الُ مُحَمَّدٍ اَئِمَّتُنا فَبِهِمْ نَاْتَمُّ وَاِيّاهُمْ نُوالى وَعَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اللّهِ نُعادى فَاجْعَلْنا مَعَهُمْ فِى الدُّنْيا وَالاَّْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبينَ فَاِنّ ا بِذ لِكَ ر اضُونَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ

خدايا از تو درخواست كنم بدانكه از براى تو است ستايش يگانه اى كه شريك ندارى و توئى يكتاى يگانه اى بى نياز كه فرزندى ندارى و فرزند كسى نيستى و نيست برايت همتائى هيچكس و براستى محمد بنده و رسول تو است درودهاى تو بر او و آلش باد اى كه هر روز در كارى هستى چنانچه از شاءن تو بود كه بر من تفضل فرمودى به اينكه مرا از اهل اجابتت و از اهل دينت و اهل دعوتت قرار دادى و موفقم داشتى بدان در آغازآفرينشم از روى تفضل و كرم و بخششت سپس دنبال آوردى اين فضل را به فضلى دگر و اين بخشش رابه بخششى دگر و اين كرم را به كرمى دگر كه آن هم از روى مهر و رحمتت بود تا بدانجا كه تازه كردى اين عهد رابرايم از نو پس از تجديد آفرينشم در صورتى كه من در فراموشى بودم و فراموشكارى و بى خبرىو غفلت پس تو نعمتت را بر من تمام كردى به اينكه آن را به يادم انداختى و بدان بر من منت نهادى و بر آن راهنمائيم كردى پس همچنان بايد از شاءن تو باشد اى معبود و آقا و مولاى من كه تمام كنى برايم آن نعمت را و از من سلب نفرمائى آن را تا هنگامى كه بميرانيم بر آن در حالى كه تو از من خوشنود باشى كه براستى تو سزاوارترين نعمت بخشانى كه نعمتت را بر من به پايان رسانى خدايا شنيديم و پيروى كرديم و خواننده ات را اجابت كرديم به لطف تو پس از آن تو است حمد و آمرزشت را خواهانيم پروردگارا و به سوى تو است بازگشت ايمان داريم به خداى يگانه اى كه شريك ندارد و به رسولش محمد صلى اللّه عليه و آله و تصديق كرديم و اجابت كرديمداعى خدا را و پيروى كرديم از رسول (او) در مورد دوستى و اطاعت مولايمان و مولاى مؤ منان اميرمؤ منان على بن ابى طالب بنده خدا و برادر رسول او و صديق اكبرو حجت او بر آفريدگانش آنكه خداوند پيامبرش و دين حق آشكارش را بوسيله او تاييد كرد نشانه و پرچم دينخدا و خزينه دار دانش او و گنجينه غيب خدا و جايگاه راز خدا و امين خدا برخلق او و گواه او در آفريدگانش خدايا اى پروردگار ما ما شنيديم منادى را كه ندا مى كردبراى ايمان (و مى گفت ) ايمان آوريد به پروردگارتان پروردگارا ما هم ايمان آورديم پس بيامرز گناهانمان راو بديهامان را پوشيده دار و ما را با نيكان بميران پروردگارا عطا كن به ما چيزى را كه بوسيله فرستادگانت به ما وعده دادى ودر روز رستاخيز رسوايمان مكن كه براستى تو خلف وعده نمى كنى ، پس ما اى پروردگار به احسان و لطف تواجابت كرديم داعى تو را و پيروى كرديم از رسول تو و تصديقش كرديم و نيز تصديق كرديم مولاى مؤ منان راوكافر شديم به جبت و طاغوت (غاصبان حقوق آن حضرت ) پس والى ما گردان آن را كه ما به ولايت برگزيديم وبا امامانمان محشورمان كن كه براستى ما بديشان ايمان و اعتقاد داريم و تسليم آنانيم ايمان داريم بر نهانشان و آشكارشان و حاضرشان و غائبشان و زنده شان و مرده شان و خوشنوديم به امامتشان و آقائيشان و همانها ما رادر مابين خود و خدا از ساير خلق كافى هستند نجوئيم بجاى ايشان بدلى و نگيريم جز ايشان همدمى (يا معتمدى ) و بيزارى جوئيم به درگاه خدا از هر كه برپا كند در برابرشان جنگى از جن و انس از اولين و آخرين و كافر شديم به جبت و طاغوت و بتهاى چهارگانه و دنبال روندگان و پيروانشان و هر كه دوستشان دارد از جن و انس از آغاز روزگار تا پايان آن خدايا تو را گواه مى گيريم كه ما متدين هستيم بدانچه متدين شد بدان محمد و آل محمد درود خدا بر اووبرايشان بادوگفتارما همان است كه آنهاگفتند ودين ماهمان است كه آنهامتدين بدان بودندهرچه راآنان گفتند ماهم گفتيم وهرچه راآنان متدينبدان شدند ماهم شديم وهرچه را آنان انكار كردند ماهم انكار كرديم وهركه رادوست داشتند دوست داريم وهركه را دشمن دارند دشمن داريم و هر كه را لعن كردند لعن كنيم و از هر كه بيزارى جستند بيزارى جوئيم و بر هر كه ترحم كردند ترحم كنيم ايمان آورديم و تسليم و خوشنود گشتيم و پيروى كرديم از سرورانمان درودهاى خدا بر ايشان بادخدايا پس تو آن را براى ما تكميل كن و از ما سلب مفرما و آنرا پايگاهى ثابت در پيش ما قرار ده وپايگاه عاريت و موقتش قرار مده و زنده مان دار بر همان تا هرگاه كه زنده مان دارى و بميرانمان بر آن هرگاه مى رانديمان ،آل محمد پيشوايان مايند به آنها اقتدا كنيم و آنان را دوست داريم و دشمنشان را كه دشمن خدا است دشمن داريم پس ما را در دنيا و آخرت با ايشان قرار ده و از مقربان درگاهت گردان كه براستى ما به همان خوشنوديم اى مهربانترين مهربانان

پس باز به سجده رود وصد مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و صد مرتبه شُكْراًلِلّهِ بگويد و روايت است كه هر كه اين عمل را بجا آورد ثواب کسی را دارد كه در روز عيد غدير حضرت رسول اکرم (ص) را ديده باشد  و با آن حضرت بر ولايت علی (ع) بيعت كرده باشد و برابر با صد هزار حج و صد هزار عمره و حوائج دنيا و آخرت او را به آسانى  برآورده نماند  و...

ششم: بعد از اتمام نماز بهتر است این دعا را بخواند سَمِعْنا رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً  

هفتم : خواندن دعاء ندبه

هشتم : بخواند اين دعا را كه سيد بن طاوس از شيخ مفيد نقل كرده :

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَعَلِىٍّ وَلِيِّكَ وَالشَّاْنِ وَالْقَدْرِ الَّذى خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَعَلِي وَاَنْ تَبْدَءَ بِهِما فى كُلِّ خَيْرٍ عاجِلٍ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ الاْئِمَّةِ الْقادَةِ وَالدُّعاةِ السّادَةِ وَالنُّجُومِ الزّاهِرَةِ وَالاْعْلامِ الْباهِرَةِ وَساسَةِ الْعِبادِ وَاَرْكانِ الْبِلادِ وَالنّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ وَالسَّفينَةِ النّاجِيَةِ الْجارِيَةِ فِى الْلُّجَجِ الْغامِرَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ خُزّانِ عِلْمِكَ وَاَرْكانِ تَوْحِيدِكَ وَدَعآئِمِ دينِكَ وَمَعادِنِ كَرامَتِكَ وَصِفْوَتِكَ مِنْ بَرِيَّتِكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ الاْتْقِيآءِ الاْنْقِيآءِ النُّجَبآءِ الاْبْرارِ وَالْبابِ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ مَنْ اَتاهُ نَجى وَمَنْ اَباهُ هَوى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اَهْلِ الذِّكْرِ الَّذينَ اَمَرْتَ بِمَسْئَلَتِهِمْ وَذَوِى الْقُرْبَى الَّذينَ اَمَرْتَ بِمَوَدَّتِهِمْ وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ مَنِ اقْتَصَّ اثارَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ كَما اَمرَوُا بِطاعَتِكَ وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِيَتِكَ وَدَلّوُا عِبادَكَ عَلى وَحْدانِيَّتِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَنَجيبِكَ وَصَفْوَتِكَ وَاَمينِكَ وَرَسُولِكَ اِلى خَلْقِكَ وَبِحَقِّ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَيَعْسُوبِ الدّينِ وَقاَّئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الْوَصِىِّ الْوَفِىِّ وَالصِّدّيقِ الاْكْبَرِ وَالْفارُوقِ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ وَالشّاهِدِ لَكَ وَالدّالِّ عَلَيْكَ وَالصّادِعِ بِاَمْرِكَ وَالْمُجاهِدِ فى سَبيلِكَ لَمْ تَاْخُذْهُ فيكَ لَوْمَةُ لاَّئِمٍ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَنى فى هذَا الْيَوْمِ الَّذى عَقَدْتَ فيهِ لِوَلِيِّكَ الْعَهْدَ فى اَعْناقِ خَلْقِكَ وَاَكْمَلْتَ لَهُمُ الّدينَ مِنَ الْعارِفينَ بِحُرْمَتِهِ وَالْمُقِرّينَ بِفَضْلِهِ مِنْ عُتَقآئِكَ وَطُلَقائِكَ مِنَ النّارِ وَلاتُشْمِتْ بى حاسِدِى النِّعَمِ اَللّهُمَّ فَكَما جَعَلْتَهُ عيدَكَ الاْكْبَرَ وَسَمَّيْتَهُ فى السَّمآءِ يَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَفِى الاْرْضِ يَوْمَ الْميثاقِ الْمَاْخُوذِ وَالجَمْعِ المَسْئُولِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَقْرِرْ بِهِ عُيُونَنا وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا وَلا تُضِلَّنا بَعْدَ اِذْ هَدَيْتَنا وَاجْعَلْنا لاِنْعُمِكَ مِنَ الشّاكِرينَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا الْيَوْمِ وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ وَكَرَّمَنا بِهِ وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ وَهَدانا بِنُورِهِ يا رَسُولَ اللّهِ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ عَلَيْكُما وَعَلى عِتْرَتِكُما وَعَلى مُحِبِّيكُما مِنّى اَفْضَلُ السَّلامِ ما بَقِىَ اللّيْلُ وَالنَّهارُ وَبِكُما اَتَوَجَّهُ اِلىَ اللّهِ رَبّى وَرَبِّكُما فى نَجاحِ طَلِبَتى وَقَضآءِ حَوآئِجى وَتَيْسيرِ اُمُورى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْيَوْمِ وَاَنْكَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ سَبيلِكَ لاِِطْفآءِ نُورِكَ فَاَبَى اللّهُ اِلاّ اَنْ يُتِمَّ نُورَهُ اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَاكْشِفْ عَنْهُمْ وَبِهِمْ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ الْكُرُباتِ اَللّهُمَّ امْلاَءِ الاْرْضَ بِهِمْ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً وَاَنْجِزْ لَهُم ما وَعَدْتَهُمْ اِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ

خدايا از تو درخواست كنم به حق محمد پيامبرت و به حق على ولى تو و بدان منزلت و مرتبه اى كه بدان وسيله آن دو را از ساير مخلوق خود اختصاص دادى كهدرود فرستى بر محمد و على و از آنان شروع كنى در دادن هر خيرى كه فورى است خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد پيشوايان رهبر و خوانندگان بزرگ و سرور و ستارگان درخشان و نشانه هاى فروزان و تدبيركنندگان كار بندگان و پايه هاى جاهاى آباد و ناقه فرستاده شده و كشتى نجات كه روان است در درياهاى ژرف پرآب خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد گنجينه هاى دانشت و پايه هاى محكم توحيد تو و ستونهاى دين تو و معدنهاى كرامتت و برگزيدگان از خلقت و بهترين آفريدگانت آن پرهيزكاران پاكيزه و برگزيدگان نيكوكار و درگاهى كه مورد ابتلاى مردم است هركه بدان درگاه آمد نجات يافت و هركه سرباز زد سقوط كرد خدايا درود فرست برمحمد و آل محمد اهل ذكرى كه دستور فرمودى بپرسش مسائل از آنها و خويشاوندانى كه دستور فرمودى به دوست داشتنشان و حقشان را واجب كردى و بهشت را بازگشتگاه (و سرمنزل ) كسى قرار دادى كه آثارشان را پيروى كند خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد چنانچه دستور پيروى تو را دادند و از نافرمانيت نهى كردند و بندگانت را بيگانگيت راهنمايى كردند خدايا من از تو مى خواهم به حق محمد پيامبرت و گرامى و برگزيده و امين تو و فرستاده ات بسوى خلق و به حق اميرمؤ منان و پيشواى دين و رهبر سفيدرويان آن وصى باوفا و صديق اكبر و جداكننده بينحق و باطل و گواه تو و راهنمايى كننده بر تو و آشكار كننده دستورت و جهادكننده در راهت آنكه نگيردش (و ناراحتش نكند) درباره تو ملامت ملامت كننده اى كه درود فرستى بر محمد و آل محمد و مرا قرار دهى در اين روزى كه بستى براى ولى خود پيمان (امامت ) را در گردن خلق خود و كامل گرداندى براى آنها دين را از عارفان به حرمتش و اقراركنندگان به فضل او از آزادشدگان و رهاشدگانت از آتش و شاد مكن نسبت به من حسودانم را در نعمتهايت خدايا چنانچه آنرا عيد بزرگ خود قرار داده اى و ناميدى آنرا در آسمان روز عهد معهود و در زمين روز پيمان گرفتن و انجمن بازخواست شده درود فرست بر محمد و آل محمد و روشن كن بوسيله اش ديدگان ما را و گردآور بدستش پراكندگى ما را و گمراهمان مكن پس از آنكه هدايتمان كردى و قرارمان ده از سپاسگزاران نعمتهايت اى مهربانترين مهربانان ستايش خاص خدايى است كه شناساند به ما فضيلت اين روز را و بينامان كرد به حرمت اين روز و گراميمان داشت بدان و شرافتمان داد به معرفتش و هدايتمان كرد به نورش اى رسول خدا اى اميرمؤ منان بر شما و بر عترت شما و بر دوستان شما بهترين سلام و درود من باد تا برپاست شب و روز و بوسيله او رو كنم بسوى خدا پروردگار من و پروردگارتان در موفق شدن به مقصودم و برآورده شدن حاجاتم و آسان شدن كارهايم خدايا از تو خواهم به حق محمد و آل محمد كه درود فرستى بر محمد و آل محمد و لعنت كنى كسى را كه انكار كند حق اين روز را و انكار كند حرمتش را و جلوگيرى كرد از راه تو براى خاموش كردن نورت ولى خدا هم نمى خواهد جز آنكه نورش را آشكار كند خدايا گشايش ده به كار خاندان محمد پيامبرت و برطرف كن از ايشان و بوسيله ايشان از اهل ايمان گرفتاريها و محنتها را خدايا پركن زمين را بوسيله ايشان از عدل و داد چنانچه پر شده از ستم و بيداد و وفا كن براى آنها آنچه را وعده دادى به آنها كه براستى تو خلف وعده نمى كنى  .

 

نمونه ای از احادیث امام صادق علیه السلام

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > گزیده سخنان و نوشته ها
(cached)

احادیث امام صادق علیه السلام در باب اصول اعتقادی فراوان است، که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌شود:

اندیشه و معرفت :
فرمود: خداوند تبارک و تعالی در قرآن به اهل عقل و فهم چنین بشارت داده است:« فبشر عبادالذین یستمعون القول فتیبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوالالباب»
(به بندگانی که سخنان مختلف را می‌شنوند و بهترین آنها را می‌پذیرند بشارت بده. آنان کسانی هستند خداوند هدایت‌شان کرده و آنان اولی الالباب هستند.)

در توحید حق تعالی:
امام صادق در مناظره با عالِم نصاری فرمود:«خداوند برتر و بزرگتر از آن است که با دست و پاداشتن و حرکت و سکون، محدود و اندازه گیری شود، یا به کوتاهی و بلندی توصیف شود، یا خیال خیال‌پردازان به او برسد، یا اندیشه ها بر او احاطه یابند.»

در نبوت:
فرمود:«خداوند انبیا و پیامبران را به سوی بندگان خود فرستاده است تا از روی اندیشه صحیح، به توحید ایمان بیاورند. پس بهترین بندگان در اجابت دعوت انبیاء کسانی هستند که بیشتر تعقل می‌کنند.»

در امامت :
امام صادق فرمود:«خداوند عزوجل ما امامان را به بهترین شکل آفرید و گنجینه‌های خود در آسمان و زمین قرار داد. اگر ما نبودیم خداوند عبادت نمی شد.»

در باب عمل صالح :
فرمود:«مبادا از بذل مال در راه اطاعت خدا دریغ کنی که مجبور خواهی شد دو برابر آن را در راه معصیتش بپردازی.»

در تقسیم کار:
فرمود:«تلاش کنید وقت خود را چهار قسمت نمایید: بخشی برای مناجات با خدا، بخشی برای امر معاش و کسب و کار، بخشی برای معاشرت با برادران دینی مورد اعتمادی که عیوبتان را بگویند و قلباً به شما اخلاص ورزند، و بخشی برای لذتهای حلال، که با این آخری برای پرداختن به آن سه بخش دیگر توانایی پیدا می‌کنید.»

منابع:
کافی ـ توحید صدوق ـ تحف العقول.

مراجعه شود به:
امام کاظم علیه السلام و نشر معارف و احکام و آداب اسلام
دعای کسی که مستجاب نمی شود


«والقربان ما يقصد به القرب من رحمه الله من اعمال البر»
قربان هر کار نيکي است که انسان به وسيله آن بخواهد به رحمت خدا نزديک گردد.
حج يکي از مترقي ترين ابعاد اعتقادي، عملي اسلام پس از توحيد و جهاد است حج در لغت آهنگ «مقصدي کردن» است که طبيعا حاج به مفهوم قصد کننده خواهد بود. در فرهنگ اسلامي از آداب و اعمالي که در حج انجام مي گيرد تحت عنوان «مناسک حج» ياد مي شود اين مناسک همچون منشور بي نهايت زندگي است که هر فردي به اقتضاي سطح درک خويش به مشاهده پرتوهايي از آن موفق مي گردد.
مناسک حج در يک نگاه کلي سير وجودي انسان به سوي خدا است. نمايشي از فلسفه خلقت بنيآدم است. فلسفه اي که در مرکز آن خدا قرار دارد و امت در گرداگرد آن به ذکر مشغولند.
در اين حرکت که از حضرت آدم شروع مي شود و شخصيت هاي اصلي آن ابراهيم و هاجر و اسماعيل و مواقف آن حرم، مشعرالحرام، مسعي و عرفات و مني است براي انسان اين فلسفه خلقت را تجسمي واقعي و عيني مي بخشد.
انساني که از همه جا رسته و تنها در سيل خروشان انسان ها مثل ذره اي در يک درياي بيکران آدمي که جز ياد و نام خدا را در ذهن ندارند رها مي گردد حتي از نزديک ترين افراد و بستگان خود فاصله اي بسيار زياد دارد هرچند شانه به شانه و پهلو به پهلوي آن ها حرکت کند انسان در اين معرکه عبادت و عقيده خود به اختيار گام برنمي دارد حج و آهنگ اجتماعي وي را به پيش مي برد.
حج بزرگ ترين کنگره عبادي، سياسي و اجتماعي مسلمين است بالاترين هدف و باارزش ترين مفهومي که از حج برداشت مي شود جنبه هاي عبادي، سياسي و اجتماعي اين فريضه الهي است در حج هزاران هزار مسلمان گرد هم ميآيند تا ضمن انجام يک فريضه الهي يک نيايش دسته جمعي جهاني و يک حرکت توفنده اعتقادي را عليه کليه عقايد شرک و کفر نشان داده و وحدت و انسجام جهاني خود را عليه مظاهر حاکميت هاي غيرتوحيدي فراهم و استضعاف و بي عدالتي را به نمايش بگذارند. هيچ عملي در حج بي مفهوم نيست و هريک از اعمال اشاره اي به گوشه اي از تاريخ و حقيقتي در اسلام دارند.
اگرچه حج يک مساله تعبدي است ولي دانستن برخي رموز مناسک حج مي تواند در بهتر انجام گرفتن و درک بيشتر معنويت موجود در آنها موثر افتد. تک تک اعمالي که در حج انجام مي گيرد نه هدف که صرفا وسيله اي در جهت دستيابي به هدف هستند.
يکي از جنبه هاي مهم حج جنبه سياسي آن است بعد سياسي حج به هيچ عنوان از حج تفکيک پذير نيست چرا که قرآن هدف از وجودخانه کعبه را محلي براي قيام مردم مي داند از جمله وظايف واجبه در مني براي کسي که حج تمتع به جا ميآورد در روز عيد کشتن حيواني است شتر يا گاو يا گوسفند که فربه و بي عيب باشد و اين عمل را از آن نظر که عبادت است و وسيله تقرب به خداست قربان مي گويند و از آن جهت که اين عبادت در ساعت ضحي که به معناي ارتفاع روز و انبساط نور آفتاب است (چاشتگاه) واقع مي شود روز عيد قربان را عيد اضحي نيز مي نامند.
قرباني رمز فداکاري و ازخودگذشتگي و دادن جان در راه محبوب و حد نهايي تسليم در برابر معبود است يعني همچنان که خون اين قرباني را در راه تو اي خالق يکتا بي دريغ مي ريزم حاضرم بدون هرگونه تعقل در راه دفاع از حريم دين و اجراي فرامين آسماني تو از جان خود نيز بگذرم و خون خود را تقديم پيشگاه اقدست نمايم.
زماني که حيواني در روز عيد قربان در وادي مني به دست حجاج مسلمان ذبح مي شود و نغمه روحاني «بسم الله وجهت وجهي للذي فطر السموات والارض» طنين در فضاي قربانگاه مي افکند خاطره اعجاب انگيز و الهام بخش دو عبد موحد و دو بنده با اخلاص خدا ابراهيم و اسماعيل را در دل ها زنده مي سازد.
پدري پير و کهنسال با چهره اي نوراني و ملکوتي که آثار عظمت و جلالت روحي از سيماي متين و آرام او نمايان است بر بالين فرزند جوان و خوش سيماي خود ايستاده آستين بالا مي زند و تيغ برنده اي را در پي حکم غيبي الهي بر گلوي فرزند مي نهد.
فرزند نيز بدون ترس و وحشت و با حالت تسليم مي گويد پدر به آنچه مامور گشته اي عمل کن که من هم به خواست خدا از صبرکنندگان خواهم بود و سرانجام ابراهيم با موفقيت کامل از اين امتحان بزرگ الهي سربلند بيرون آمده و به درجه اي از اخلاص و فداکاري در راه خدا مي رسد که خداوند مي فرمايد: ذبح عظيمي فدايش کرديم.
لذا خداوند براي بزرگداشت اين خاطره توحيدي و اخلاص الهي مقرر فرموده هر سال در موسم حج در وادي مني توسط زوار بيت الله الحرام گوسفند، گاو و يا شتري ذبح گردد تا آن صحنه فوق العاده درخشان چون نوري براي هميشه در تاريخ انسانيت بدرخشد و خاطره ازخودگذشتگي آن دو بنده مخلص (ابراهيم و اسماعيل) سندي براي نمايش شرف و فضيلت آدميت باشد.
لذا مسلمين در روز عيد قربان موظفند با تشکيل مجامع عمومي و برگزاري نماز عيد و انشاي خطبه شرکت عظيم و آسماني خود را در اين عيد مبارک به گوش جهانيان برسانند و رعب و ترس از اتحاد و همبستگي خود را در قلب دنياي استکبار و کفر و نفاق بيفکنند.

سالروز شهادت امام محمدباقر(ع) تسلیت باد


   به نقل از کتاب احياگر تشيع

شهادت امام باقر (عليه السلام)
اين واقعيتي است که خاندان پيامبر(صلي الله عليه وآله) رادر روزسقيفه کشتند وقتل ومسموميت آنهارا رد طول تاريخ ازآن زمان رقم زدند واين مسأله اي است که حضرات معصومين (عليهم السلام) درگفته ها واظهار نظرهاي خود بارها ازآن سخن گفته اند.
وبدين سان امام باقر(عليهم السلام) ودرپي او امام صادق(عليهم السلام) وديگران درصف وخطي قراردارند که فرجام شان شهادت است واين مسأله اي است که ازخود آنها نقل شده :
مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَومَقتولُ «هيچک ازماامامان نسيت، جزآنکه مسموم ويامقتول است.» ...


دفن ومزار

...امام باقر(عليهم السلام)ازدنيارفت وخبرمشهور اين واقعه در7ذي الحجه سال 114اتفاق افتاد اگر چه اسناد ديگري هم دراين زمينه وجود دارد .تشييع آبرومندانه اي ازاو بعمل آمد وامام صادق(عليهم السلام)برجنازه پدر نمازگزارد واورا دربقيع ، درجوار پدربزرگوارش دفن کردند ومزار اوزيارتگاه است. ...

 

   به نقل از کتاب سوگنامه آل محمد(ص)

مسموم شدن امام باقر(عليه السلام)
آنچه مسلم است اين است که امام باقر( عليه السلام) با طرح مرموز ومخفيانه هشام بن عبدالملک ، مسموم شده وبه شهادت رسيد، ولي عامل وچگونگي آن بروشني مشخص نيست .
بعضي مي نويسند: ابراهيم بن وليد بن يزيد بن عبدالملک ( پسر برادر زاده هشام) آن حضرت را مسموم نمود
وبعضي مي نويسند : زيد بن حسن به دستورهشام ، زهر را به زين اسب ماليد واسب را به حضور امام باقر( عليه السلام) آورد، واصرار کرد که آن حضرت برآن سوار گردد ، آن حضرت ناگزير بر آن سوار شد وآن زهر دربدن او اثر کرد ، به گونه اي که رانهايش متورم شد وسه روز به سختی در بستر بيماري افتاد وسرانجام به شهادت رسيد .
آن حضرت ساعات آخر عمر ، کفنهاي خود را که پارچه سفيدي که باآن احرام بجا آورده بود مشخص نمود
ازکف برفت صبر و نماندش دگر قرار
دين شد تهي زمخزن اسرارکردگار
ازضعف برجبين منيرش عرق نشست
ارکان پنجمين امامت زهم شکست
گاهي زبان به ذکر حق وگه شدي به هوش
ازدل کشيده آه شرربار وشد خموش

 
 

   به نقل از کتاب منتهي الآمال


امام باقر (عليه السلام) در بستر بيماري

کليني به سند صحيح اززراره روايت کرده است که گفت روزي از حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) شنيدم که فرمود :
درخواب ديدم که برسرکوهي ايستاده ام ومردم ازهرطرف آن کوه به سوي من بالا مي آمدند چون مردم بسياري دراطراف آن کوه جمع شدند به ناگاه کوه بلند شد ومردم ازهرطرف آن فرو مي ريختند ، تا آنکه جماعتي برآن کوه باقي ماندند واين اتفاق پنج مرتبه تکرارشد ، گويا آن حضرت اين خواب رابه وفات خود تعبير فرموده بود ، که بعدازگذشت پنج شب ازاين خواب به رحمت ايزدي پيوستند .
درکافي وبصائر الدَّرجات وسايرکتابهاي معتبرروايت کرده اند که حضرت امام صادق(عليه السلام) فرمود :
که پدرم بيماري سختي گرفته بود وبيشتر مردم ازبيماري حضرت ترسيدند واهل بيت آن حضرت را به گريه درآمدند که امام باقر(عليه السلام) فرمود :
من دراين بيماري ازدنيا نخواهم رفت زيرا دو نفر نزد من آمدند وبه من چنين خبردادند پس ازآن بيماري صحت يافت ومدتي وسالم بود .
وبرای من زمين را بشکاف وگود کن زيرا که من فربه هستم ودرزمين مدينه براي من نمي توان لحد ساخت .
علت فرمايش حضرت آن است که زمينهاي مدينه سخت بودند بجاي آنکه قبر را به اندازه قد متوسط انسان گود کنند ، معمولاً براي قبر درآن زمينها لحد درمي آوردند يعني حفره اي به اندازه جسد درديوار قبردرسمت قبله درست مي کردند وچون امام صادق(عليه السلام) فربه وچاق بودند ودرديوار قبربه سختي جاي مي گرفتند ، لذا وصيت کردند که زمين را براي اين امر گود نمايند تا ايشان به آساني وبدون مشکل درقبر شريفشان جاي گيرند .
پس گفتم : اي پدر بزرگوار من امروز تورا ازهمه وقت سالم تر مي بينم وناراحتي درتو مشاهده نمي کنم حضرت فرمود : آن دونفر که درآن بيماري صحت وسلامت من راخبر دادند دراين بيماري به نزد من آمدند وگفتند : دراين مريضي به عالم آخرت رحلت مي نمايي وبه روايت ديگري فرمود :
که اي فرزند ، مگر نشنيدي حضرت علي بن الحسين (عليهما السلام) من را ازپس ديوار ندا کرد که اي محمد بيا وزود باش که ما انتظار تورا مي کشيم .
کليني به سند حسن روايت کرده است که حضرت امام محمد باقر(عليه السلام) هشتصد درهم براي تعزيه وماتم خود وصيت فرمود .
وبه سند موثق ازحضرت امام صادق(عليه السلام) روايت کرده است که پدرم گفت :
اي جعفر ازمال من براي ندبه کنندگان وقف کن که ده سال درمني درموسم حج برمن ندبه وگريه کنند ورسم ماتم راتجديد نمايند وبرمظلوميت من زاري کنند .
کليني به سند معتبر نيزروايت کرده است که چون امام محمد باقر(عليه السلام) به جهان باقي رحلت نمود ، حضرت امام صادق(عليه السلام) فرمود : که هرشب درحجره اي که آن حضرت درآن وفات يافته بود ، چراغ مي افروختند .
شيخ عباس قمي ميگويند : که درتاريخ وفات آن حضرت اختلافست و وفات ايشان درروز دوشنبه هفتم ذيحجه سال صدو چهاردهم به سن پنجاه وهفت سالگي درمدينه مشرفه اتفاق افتاد .
وفات ايشان درايام خلافت هشام بن عبدالملک بود وگفته شده که آن حضرت راابراهيم بن وليد بن عبدالملک بن مروان به زهر شهيد کرده وشايد به امر هشام بوده است .
قبر مقدس آن حضرت به اتفاق همگي دربقيع ، پهلوي پدروعم بزرگوار خود ، حضرت امام حسن (عليه السلام) قرار دارد .


 
 

داستان طمع

شعبى رحمة الله علیه گوید که: صیادى گنجشکى گرفت، گنجشک گفت: مرا چکار خواهى کرد؟ گفت بکشم و بخورم. گفت: از خوردن من چیزى حاصل تو نخواهد شد ولی اگر مرا رها کنى سه سخن به تو می‌آموزم که برای تو بهتر از خوردن من است. صیاد گفت بگو. گنجشک گفت یک سخن در دست تو بگویم، و یکى آن وقت که مرا رها کنى و یکى آن وقت که بر کوه نشینم.

گفت: اوّلی را بگو. گفت: هر چه از دست تو رفت برای آن حسرت مخور. پس صیاد او را رها کرد و بر درخت نشست و گفت: محال را هرگز باور مکن و پرید بر سر کوه نشست و گفت: اى بدبخت اگر مرا می‌کشتى اندر شکم من دو دانه مروارید بود هر یکى بیست مثقال، که توانگر مى‌شدى و هرگز درویشى به تو نمی‌رسید .

مرد انگشت در دندان گرفت و دریغ و حسرت خورد و گفت باز از سومی بگو. گنجشک گفت: تو آن دو سخن را فراموش کردى سومی را می‌خواهی چکار؟ به تو گفتم برای گذشته اندوه مخور و محال را باور مکن. بدان که پر و بال و گوشت من ده مثقال نیست آن وقت چگونه در شکم من دو مروارید چهل مثقال وجود دارد و اگر هم بود حالا که از دست تو رفته، غم خوردن چه فایده؟ گنجشک این سخن گفت و پرید و این مَثَل براى آن گفته می‌شود که چون طمع پدید آید؛ همه محالات باور کند .

راه علاج مرض خطرناک طمع، توجه به حضرت حقّ، و بیدارى نسبت به قیامت کبرى، و چشم پوشى از نامحرم، و دیده بستن از اموال و حقوق مردم و قناعت به داده حقّ و محصول کار خویش است .

ابن السماک رحمة الله علیه گوید: طمع رسنى است بر گردن، و بندى است بر پاى . رسن از گردن، خود بیرون کن تا بند از پاى برخیزد.

در هر صورت راه علاج مرض خطرناک طمع، توجه به حضرت حقّ، و بیدارى نسبت به قیامت کبرى، و چشم پوشى از نامحرم، و دیده بستن از اموال و حقوق مردم و قناعت به داده حقّ و محصول کار خویش است .

چون به عنایت و کرامت او نظر داشته باشى و به داده جناب او قناعت ورزى از ذلّت طمع رهائى یابى و به خیر دنیا و آخرت و عزّت امروز و فردا رسى.

پست بانک

جلسه مجمع عمومى پست بانك ايران برگزار شد

جلسه مجمع عمومى پست‌بانك ايران به رياست آقاى دكتر پورمحمدى معاون امور بانكى و بيمه شركتهاى دولتى وزارت امور اقتصادى و دارائى و با حضور تمامى اعضاء و حسابرس مستقل و بازرس قانونى بانك در محل ساختمان مركزى پست‌ بانك‌ايران، برگزار شد.
به گزارش اداره‌كل روابط‌عمومى، در اين نشست آقاى دكتر افضلى رئيس هيأت‌مديره و مديرعامل به تبيين و تشريح عملكرد بانك در سال گذشته از جمله: وضعيت منابع، ساماندهى شعب، (اجراى اصل سياستهاى اصل 44 قانون اساسى، اقدامات انجام شده در زمينه آموزش نيروى انسانى و كارگزاران دفاتر خدمات بانكى، توسعه خدمات از طريق بانكدارى الكترونيكى، طراحى و توليد نرم افزار جامع بانكى فراز، ارائه خدمات بانكى در نقاط روستائى، گزارش وضعيت درآمد، و هزينه، كاهش روند مطالبات و افزايش تراكنش خدمات بانكى پرداخت.
ادامه>>>


بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از مدت ها قصد دارم این وبلاگ را فعال کنم . انشا الله خدا توفیق دهد .

رسول الله(ص) عده ای را به جنگ میفرستند ،چون از جنگ بازگشتند فرمود : آفرین به گروهی که پیکار کوچکتر را سپری کردند و پیکار بزرگتر بر عهده آنان به جای مانده است ، گفته شد : ای فرستاده خدا ! پیکار بزرگتر چیست ؟ فرمود : پیکار با نفس.

نکته : این حدیث را که خواندم به یاد این حدیث افتادم که می فرمایند :الاعمال بنیات .ارزش اعمال به نیتی است که آدمی به آن دلیل کار را انجام داده است . ارزش پیروزی در جنگ با کفر در آن است که برای خدا باشد نه برای هوس ( چنان که در طول تاریخ بسیاری برای به دست آوردن زنی بسیاری را به کام مرگ فرستادند ) نه برای قدرت نه برای نام ، نه برای ثروت . همه این ها در صورتی به واقع می پیوندد که انسان امیر نفس خود باشد وصد البته که اینکار مشکلتر است و الله اعلم !

ولادت امام رضا

قصه شتری كه به حرم پناه آورد

شاید چندین مرتبه از زبان ریش سفیدان اطرافتان، قصه شتری را شنیده باشید كه از دست سلاخان گریخت و به حرم امام هشتم علیه السلام پناه آورد و پای پنجره فولاد گریست.

حاج نصر الله حسین زاده صاحب همان شتر است كه اینك دربان كشیك پنجم آستان قدس رضوی می‌باشد. از آنجا كه ماجرای آن شتر پناهنده و چند و چون پس از آن به نظر ما جالب آمد، خاطرات ایشان را بیان می‌کنیم. حاج نصرالله اینطور آغاز می‌كند:

از قهرمانان و پیش كسوتان ورزشی كشتی هستم كه شغل اصلی‌ام دامپروری است . 26 سال بیش دوازده شتر را كه از كشور افغانستان به ایران آورده بودند، برای كشتارگاه خریداری كرده همان روز با چند تن دیگر شروع كردیم به علامت گذاری روی شترها اما وقتی به آخرین آنها كه بسیار فربه و چاق هم بود رسیدیم، به دلیل نا آرامی او موفق به گذاشتن علامت نشدیم .

صبح روز بعد همین شتر را همراه با سه تای دیگر به كشتارگاه فرستادیم . آنجا دو تا را كشتند و دو تای دیگر از سلاخ خانه به طرف پنجره پایین خیابان گریختند. سر پنجره یكی از آنها به سمت خیابان نخ‌ریسی و دیگری به سوی حرم مطهر حركت كرد. حاج سید حسینی یكی از دربانان صحن عتیق می‌گفت: هنگامی كه شتر وارد حرم شد، با قدم‌های آهسته گام برداشت. سه دور اطراف سقاخانه چرخید و بعد رفت و به آرامی جلوی پنجره فولاد زانو زد و پس از سر و صدای زیاد چنان اشك ریخت كه از یك شتر بعید می‌نمود .

وقتی همان دربان، شالی سبز بر گردن شتر انداخت و به دنبال خود كشانید، شتر مانند آهویی رام شده با او همراه شد و مردم هم گروه گروه به دنبالش رفتند .

از این قضیه كه آگاه شدم شتر را به حال خود رها كردم. دوازده روز گذشت تا این كه رئیس تشریفات آن زمان مرا احضار كرد و خواست بداند در مقابل شتر چه تقاضایی دارم . من هم به جای پول یا شتری دیگر، فقط درخواست حكم خدامی حرم مطهر را كردم . رئیس تشریفات هم تلفنی جریان را برای نایب التولیه بازگو كرد. او هم گفت: ساعت دوازده روز بعد به دفترش بروم . فردای آن روز راس همان ساعت نزد حسن زاهدی كه آن موقع استاندار بود، رفتم و او پس از سؤال و جواب درباره شغل و میزان ارادتم نسبت به ائمه، قول ارایه حكم خدامی را به من داد . یادم هست آنقدر از این قول او خوشحال شدم كه دیگر نفهمیدم پس، از آنچه گفت تشكر كردم و تقاضای خودم را نوشتم و به دفتردار دادم، او با خشونت گفت: چه كسی به تو اجازه داده چنین تقاضایی بنویسی؟ هنگامی كه جریان را به او گفتم تقاضایم را داخل كشوی میزش گذاشت و گفت روز بعد مراجعه كنم . فردای آن روز كه رفتم با تعجب دیدم برگه او را استاندار امضاء كرده است و نامم نیز در دفتر ثبت شده است . پس از ارایه مدارك به كارگزینی، گفتند: بروم و چهل روز دیگر مراجعه كنم .

خدا می‌داند در این مدت در دلم چه گذشت . بالاخره پس از پایان چهل روز به اداره آستانه رفتم، آنجا مرا به ارباب ارجاع دادند .

هنگامی كه سراغ وی رفتم گفتند: ارباب جلسه دارد. بنابراین مجبور شدم برگردم و داخل ماشین منتظر بمانم . برای گذراندن وقت، رادیو را روشن كردم . یك باره رادیو اعلام كرد به جای زاهدی، ولیان به استانداری منصوب شده است . همان موقع به شدت از اتفاقی كه در حال وقوع بود ناامید شدم . با خود تصور كردم حتما استاندار جدید تمام تصمیمات استاندار قدیم را لغو می‌كند و به هر حال كار را از دست رفته دیدم . خیلی ناراحت شدم و رفتم سر چهارراه نادری (چهارراه شهدا) ، رو به امام رضا علیه السلام ایستادم و گفتم: آقاجان این حكمی بود كه شما توسط شتر به من عنایت كردی. اما حالا دارد از دست می‌رود. خودت دوباره نظری كن تا درست شود. بعد به طرف میدان شهدا، كوچه حسین باشی كه مغازه داشتم حركت كردم . وقتی به مغازه رسیدم . كارگرمان نامه‌ای سربسته به من داد .

پرسیدم: این چیست؟

گفت: از آستانه آورده‌اند .

نامه را گرفتم ، به حرم رفتم و بسیار دعا كردم و سپاس گفتم .

شش ماه از خدامی گذشت كه همان مامور آورنده نامه مرا دید و گفت: حاجی! قدر این حكم را بدان چون زمانی امضا شد كه زاهدی دفتر كارش را ترك كرد تا به تهران برود . حتی رفت و به قصد فرودگاه داخل ماشین هم نشست . اما یك مرتبه پیاده شد، به دفتر كارش برگشت و دو نامه را امضاء كرد كه یكی از آنها همین حكم شما بود .

ـ آقای حسین زاده بالاخره مسؤولان آستان قدس با آن شتر چه كردند؟

او را به مزرعه نمونه آستان قدس بردند و حدود ده سال همانجا از او نگهداری نمودند . بعد هم قرار شد شتر را به طبس ببرند و آنقدر مواظبتش كنند تا به مرگ طبیعی بمیرد. ولی چنان این موضوع روی مردم اثر گذاشت كه حتی درباره آن شتر، شعرا از جمله دكتر قاسم رسا و همچنین مداحان، سروده‌های زیبایی خواندند .


ـ طی 25 سال خدمتتان آیا تاكنون شاهد كرامات دیگری هم از جانب امام رضا علیه السلام بوده‌اید؟

بله . البته باید بگویم كه هر چه دارم ، از عنایات آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام است و تا كنون هم هر چیزی از ایشان خواسته‌ام اجابت فرموده‌اند. یادم هست یك شب حرم را برای شستشو خلوت كرده بودند . من هم در امر نظافت شركت داشتم پس از اتمام كار هنگامی كه می‌خواستم از پایین پای حضرت خارج شوم رو به ضریح ایستادم و گفتم : یا امام رضا علیه السلام ! خودت می‌دانی چقدر آرزوی زیارت قبر جدت حضرت امام حسین علیه السلام را دارم . اكنون كه راه بسته است، خودت راه را باز كن و مرا به آرزویم برسان . بعد هم با همان زبان حال خارج شدم . مدتی گذشت این كه مسابقات كشتی آغاز شد و بنده را هم دعوت كردند تا به عنوان داور حضورداشته باشم . پس از آن هم ابلاغ نمودند كه برای ادامه مسابقات می‌توانید از بین دو كشور تركیه و عراق یكی را انتخاب كنید . من هم بدون تامل تركیه را برگزیدم. بعد از گذشت مدت كوتاهی یادم آمد، از امام رضا علیه السلام تقاضای زیارت قبر امام حسین علیه السلام را كرده‌ام . برگشتم و درخواستم را تغییر دادم و گفتم بنویسید من به عراق می‌روم . بالاخره همان سال موفق شدم به آرزوی دیرینه‌ام برسم و این یكی از بهترین خاطراتم در زمینه برخورداری از عنایات امام رضا علیه السلام بود .


ولادت حضرت معصومه

عصمت قم/ در گراميداشت ولادت حضرت فاطمه معصومه(ع)

«1»

تا افق ولادت معصومه عترت را خوب ببينيم، چند قدم به عقب باز مى‏گرديم.

در عصر ظلمت هارونى كه عرصه بر اهل بيت(ع) تنگ بود و دنيا براى «آل‏اللّه‏» حصار در حصار به شمار مى‏آمد، بارقه اميدى خانه كاظم آل محمد(ع) را روشن ساخت و مولودى همچون گل بر شاخه درخت امامت و ولايت روييد.

اول ذيقعده سال 173 بود كه اين «عطيه الهى» در دامان موسى بن‏جعفر(ع) قرار گرفت و رضاى آل محمد را همتايى پديد آمد كه بنا بود به مشيت الهى، اين برادر و خواهر، روزى و روزگارى كشور ما ايران را در آينده منوّر سازند و عزت و كرامت بخشند.

از مهر و ماهى گشته ايران نورباران ...

و اين نور، همچنان تابان است و فروغ افشان و معنويت گستر.

بارى ... دوران سخت حاكميت عباسيان، امام كاظم(ع) را مزاحم سلطه فسادگستر و فاجرپرور بنى‏عباس مى‏ديدند. از اين رو آن «عبد صالح» را به بند مى‏كشيدند و از حبسى به حبسى مى‏بردند.

در اين ميان، مولود اين خاندان و عصمت اهل بيت، فراق پدر را تجربه مى‏كرد و در عين حال، از چشمه عطوفت و عنايت برادرش حضرت رضا برخوردار مى‏شد و اين برادر، در حق خواهرش پدرى مى‏كرد و خواهر را از زلال معارف و مكارم، جرعه نوش مى‏ساخت.

سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد

اخطار قانون اساسی در مورد فروش سهام مخابرات به سپاه در مجلس

سه شنبه ۷ مهرماه ۱۳۸۸ , 2009 Oct 01 |  نظر 0
مصطفی کواکبیان در بیان اخطار خود به استناد اصل 135 قانون اساسی، گفت: «می‌دانیم که حدود یک ماه از سرپرستی رییس جمهور بر وزارتخانه‌هایی که وزیر ندارند می‌گذرد، قبل از تعطیلات تابستانی به ما گفته شد به خاطر شب‌های قدر این نامه پس گرفته شده، الان یک هفته است که مجلس بعد از تعطیلات شروع به کار کرده ولی هنوز وزرا معرفی نشده‌اند، اشکالی هم ندارد اما می‌ترسیم مثل دفعات قبل شود که از سه ماه بگذرد و وزارتخانه‌های مهمی مثل آموزش و پرورش بدون وزیر بماند».

علی لاریجانی در پاسخ با بیان این‌که هنوز مهلت قانونی این موضوع وجود دارد، افزود: «تذکر باید در موردی باشد که خلاف رخ داده، اینجا خلافی رخ نداده است».

نماینده‌ی مردم سمنان هم‌چنین به استناد اصل 44 قانون اساسی، اظهار داشت: «دیروز معامله‌ای حدود هشت هزار میلیارد تومان صورت گرفته، سهام مخابرات جابجا شده و تقریبا شبه‌دولتی‌ها آنجا را گرفته‌اند. در حالی که روح حاکم بر سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری و اصل 44 این نیست. خصوصی‌سازی به معنای واقعی کلمه باید رعایت شود».

وی با بیان این‌که از کمیسیون‌هایی که در این باره تشکیل شده انتظار داریم در این زمینه دقت کنند، افزود: «بعضا گفته می‌شود که این سهام را عزیزان سپاه خریده‌اند، در حالی‌که سپاه در کارهای اقتصادی نباید باشد. لذا حتما کمیسیون اصل 44 مجلس در این زمینه دست داشته باشد».

کواکبیان با اشاره به تشکیل سه کمیته در مورد حوادث بعد از انتخابات در مجلس، گفت: «هنوز هیچ گزارشی اعم از علنی و غیرعلنی به مجلس ارایه نشده و ما می‌خواهیم در جهت رفع تنش‌ها و آرامش‌بخشی به کشور، این گزارش به خصوص در مورد دانشگاه و کوی دانشگاه، مطرح شود».

لاریجانی، در مورد تذکر آخر کواکبیان گفت: «کمیته‌ها کارهای خود را انجام داده و اقدامات را صورت داده‌اند منتهی در مورد بعضی از آنها، دوستان در جریان هستند قرار شده تا هفته‌ی آینده به نحو کامل به اطلاع نمایندگان برسد».

رییس مجلس در مورد معامله صورت گرفته مذکور در تذکر کواکبیان، اظهار داشت: «این معامله توسط سپاه صورت نگرفته بلکه تعاونی سپاه بوده که بخش بازنشستگی و این گونه امور سپاه را دنبال می‌کند؛ اما در مورد این‌که با قانون اصل 44 تطبیق می‌کند یا نه، کمیسیون ویژه این امر، این موضوع را پیگیری می‌کند، و از آقای فولادگر هم خواسته شده که اگر نقایصی در قانون وجود دارد که این مشکلات را به وجود می‌آورد، آن را جبران کند».

ارسال به :    Balatarin     Donbaleh     add to del.icio.us    
در مورد این مطلب نظر بدهید:

- نظرات حاوی کلمات و عبارات رکیک و غیر اخلاقی منتشر نخواهد شد.
- از نوشتن نظر خود به صورت فینگلیش خودداری نمایید.
- برای نوشتن نظرات به فارسی از صفحه کلید رویداد استفاده کنید.
- برای پاسخ به نظرات دیگران از قسمت Reply همان نظر استفاده کنید.
- قسمت هایی که با علامت * مشخص شده اند را حتما پر کنید.